تنها یک مشت برای دگرگونکردن جهان کافیست
“One-Punch Man”
در داستانهایی که تا به حال از ابر قهرمانها خواندهایم، همیشه یک نکتهی مهم به چشم میخورد. اینکه قهرمانِ قصه میخواهد دنیا را نجات بدهد و بدیها را از جهان پاک کند. هر کدام به شکلی تلاش میکنند تا خودشان را ثابت کنند؛ از سوپرمن و بتمن بگیر تا قهرمان کودکیهایمان فانوس سبز که خیلی از ما آن را به یاد داریم. هدفشان هم این است: عدالتخواهی.
اما در میان اینهمه قهرمان، قهرمانی در شهری به نام شهر Z زندگی میکند. یک قهرمان بینامونشان و تا حدی عجیب. اما چرا عجیب؟! ابر قهرمان است دیگر، مگرنه؟

سایتاما یا همان مرد تکمشتی عجیب است، چون فقط محض خنده و سرگرمی قهرمان شده و حتی دنبال شهرت هم نیست. از آن جالبتر اینکه قدرتهای شگفتانگیز سایتاما _ به گفتهی خودش _ فقط با هر روز درازونشستزدن، شنارفتن و خاموشنگهداشتن کولر در روزهای گرم تابستان به دست آمده و هیچ رمز خاصی در کار نیست. البته همین تمرینها باعث شده سایتاما کمکم کچل بشود و سر براقش نشانهای از او باشد.
احتمالا با اسمش هم متوجه قدرت خاص او شده باشید. او مرد تکمشتیست. میتواند قویترین هیولاها را با یک مشت ساده از پا دربیاورد. بسیار قدرتمند است اما برعکس بیشتر ابرقهرمانها که انگار عصارهی امید از سر و صورتشان میریزد، سایتاما گویی از مشکلات درونی رنج میبرد. بیاحساس شده و همه چیز برایش یکسان است. هر روز میرود و چند تا مشت ساده به این هیولا و آن هیولا میزند؛ شب هم به خانه برمیگردد و از بقایای بعضی از آنها غذا درست میکند. این قهرمان قصهی ماست. قهرمانی که انگار برای هجو ابرقهرمانهای دیگر ساخته شده است. دیگر قهرمانها برای از بین بردن یک هیولا خودشان را به در و دیوار میزنند، زخمی و خسته میشوند و بعد برندهی میدان. اما سایتاما برعکس است.

اولین بار داستان One-Punch Man، یا همان مرد تکمشتی، از مانگاکایی معروف به One در سال 2009 به صورت یک وبکامیک منتشر شد. بعد از آن بود که کمکم مانگای این شخصیت هم از 14 ژوئن 2012 شروع به چاپ شد و حتی انیمهی آن هم ساخته شد که در این مطلب به انیمه میپردازیم. اما اول از همه باید بدانیم داستان سایتاما چیست؟
گفتیم که سایتاما قهرمانبودن را برای سرگرمی انتخاب کرده است. اما در یکی روزهای پرهیجان و طبعا پرهیولای شهر Z، سایتاما به طور اتفاقی با یک سایبورگ جوان به اسم جنوس آشنا میشود. سایبورگی که به دنبال انتقامگرفتن از یک سایبورگ دیگر بهخاطر کشتن خانوادهاش است. جنوس با اصرار زیاد شاگرد سایتاما میشود و این دو زوج متفاوت و جذاب داستان را شکل میدهند. سایتاما بیاهمیت به همه چیز است و احساساتش هم بسیار کم شدهاند. از طرف دیگر جنوس جوان پر از آتش انتقام و شوروشوق یادگیری مهارتهای جدید است و چه استادی بهتر از سایتاما که قدرت عجیبوغریبش هیولاهای بیشاخودم و حتی با شاخودم را با یک مشت از پا درمیآورد. جنوس سایتاما را با سازمان قهرمانان آشنا میکند؛ جایی که قهرمانان سطحبندی و به مردم معرفی میشوند. هر ساله مسابقهای برای انتخاب قهرمانان جدید برگزار میشود و تعدادی از آنها موفق میشوند وارد سازمان قهرمانان شوند و مطمئنا سایتامای قصهی ما وارد آن میشود. اینجاست که سایتاما با قهرمانان پرقدرت دنیا آشنا میشود و با اینکه خودش پایینترین سطح قهرمانان، یعنی از گروه C است، با بزرگترین قهرمانان دنیا یعنی قهرمانان گروه S، همراه میشود تا جهان پرآشوب و هیولازده را نجات دهند.

حالا برویم سراغ انیمهی مرد تکمشتی. وقتی در5 اکتبر 2015 فصل اول انیمهی مرد تکمشتی از استودیو Madhouse منتشر شد، کیفیت بصری فوقالعاده و جزییات زیادش چشم مخاطبان را خیره کرد و باعث شد حتی کسانی که مانگا را نخوانده بودند، جذب داستان هیجانی و طنازانهی مرد تکمشتی شوند. فصل اول انیمه حول محور سایتاما و اتفاقات مرتبط به او بود و مهمترین آرک آن هم سازمان هیولاها بود که داستانش در آخر فصل اول به پایان رسید. موسیقی متن و موسیقی آغازین و پایانی انیمه هم حسوحال اکشن این انیمه را بیشتر میکرد. پرداخت عالی شخصیتها و وفاداری انیمه به مانگا، حتی در دیالوگهای کوچک، باعث ایجاد یک اثر بهیادماندنی و پرطرفدار شد.
اما فصل دوم انیمه که در 2 ژوئیه 2019 منتشر شد بهخوبی فصل اول نبود. انیمه باز هم به داستان مانگا وفادار بود. البته که در اینجا داستان پراکندهتر بود و با شخصیتهای دیگر چه قهرمان و چه هیولا آشنا میشدیم و یکی از مهمترین شخصیتهای داستان، یعنی گارو که داستانش آرک اصلی انیمه بود، وارد ماجرا شد. اما در پایان فصل دوم این آرک پایان نگرفت و نیمهتمام ماند. موسیقی متن و موسیقی آغاز و پایان هم بهخوبی فصل قبل بود، اما استودیو J. C. Staff که ساخت فصل دوم انیمه را به عهده داشت، نتوانست کیفیت بصریای مثل استودیو Madhouse ارائه دهد. اما در کل مخاطبان باز هم جذب فصل دوم انیمه شدند و بیشتر آنها از مشکل کیفیت فصل دوم چشمپوشی کردند و حالا هم در انتظار ساختهشدن فصل سوم انیمه هستند تا ببینند چه اتفاقی برای سایتاما و گارو خواهد افتاد.

در کل انیمهی مرد تکمشتی آنقدر جذاب است که بعد از دیدن آن حتما نگاهی به مانگایش هم خواهید داشت. بهشخصه من از کسانی بودم که اول با انیمه آشنا شدم و بعد از دیدن انیمه شروع به خواندن مانگا کردم. مانگایی که هر فصل آن پر از ماجراجویی و جنگ و نبرد بین سایتاما و هیولاهای کوچک و بزرگ است.
امیدوارم این انیمه را ببینید و مثل من از آن لذت ببرید. اگر انیمه را دیدهاید یا مانگا را خواندهاید، خوشحال میشویم نظرتان را همینجا با ما به اشتراک بگذارید.