پرواز بیکران
داستان درباره پسری به نام شیروتسوگه است که از کودکی رویای پرواز را در سر داشته. شیروتسوگه قصد خدمت در یگان نیروی هوایی را دارد، اما به دلیل نتایج ضعیف از ورود به دانشکده نیروی هوایی باز میماند. به ناچار وارد دانشکده هوافضا میشود اما نیروی فضایی سلطنتی از محبوبیت چندانی میام مردم برخوردار نیست، زیرا آنها تا کنون یک ماموریت موفق در تاریخ خود نداشتهاند.
چنین شرایطی موجب بیانگیزگی شیروتسوگه و عدم تلاش او برای پیشرفت میشود؛ اما همهچیز در یک شب پس دیدار شیروتسوگه با دختری به نام ریکینی عوض میشود. سخنان ریکینی درباره ستارهها و فضای بیانتها، باعث میشود او به دنبال رویای کودکیاش برود و برای هدایت سفر موشکی بعدی نیروی فضایی داوطلب شود. او سعی میکند خود برای چنین سفر پرمخاطرهای آماده کند. در همین زمان دولت متوجه فعالیتهای نیروی فضایی سلطنتی میشود. دولت که تنها اولویتش جنگ با سایر کشورهاست با فعالیتهای دانشکده مخالفت میکند.

داستان در دنیایی متفاوت از دنیا ما روایت میشود. بشر هنوز موفق به قدم گذاشتن در فضا نشده است؛ اما سایر تکنولوژیهای موجود در قرن بیستم در دنیا وجود دارد. طنز موجود و صحنههایی از درگیری یا تعقیب و گریزها باعث میشود کند بودن روایت چندان بهچشم نیاید. از نظر جلوههای بصری هم استودیوی سازنده بهعنوان اولین اثر خود نمره قابل قبولی میگیرد. اگرچه با وجود چنین شرایطی این انیمه در زمان انتشار خود با استقبال شایسته مواجه نشد، که علت آن انتشار آثاری همچون آکیرا و همسایه من توتورو در همان سال بود.
با گذشت سالها از ساخت، این انیمه همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. تلاش برای فرستادن اولین انسان به فضا آرزوی دیرینه بسیاری از موسسان نیروی فضایی سلطنتی است. شیرتسوگه و تکامل شخصیتی با تاثیراتی که ریکینی بر او می گذارد و ارادهی او برای رسیدن به پرواز و قلب ریکینی، داستان زیبایی را رقم میزند. جایی که نیروی فضایی سلطنتی برخلاف تمام موانعی که دولتها بر سر راه آنها میگذارند به دنبال رسیدن به هدفی والاتر به دور از جنگافروزی هستند. داستان تلاش میکند که تکرارپذیر بودن تاریخ را به تصویر بکشد.
