حضور در قلب جنایت نه از منظر مجرم، بلکه مشاور جنایت
انیمهی Moriarty the Patriot از مانگایی به همین نام اثر ریوسوکی تاکیوچیه ساخته شده است. از دیگر آثار این مانگاکا میتوان به All You Need is Kill اشاره کرد. این انیمه از دیدنیترین انیمه های فصلی سال ۲۰۲۰ بوده و فصل دوم آن به تازگی شروع به پخش شده است.
و لندن شاهد تیاتری از جنس جرم و جنایت خواهد بود.
همانطور که از اسم اثر بر میآید، داستان دربارهی شرور و رقیب اصلی داستانهای شرلوک هلمز، یعنی جیمز موریارتی است. در اینجا موریارتی به دید یک مجرم انگاشته نمیشود. موریارتی به عنوان یک مشاور جنایت به مشتریان خویش کمک میکند که جنایت را چگونه به انجام برسانند بدون آنکه اثری از خود به جای بگذارند. اما آنچه این داستان را متفاوت مینماید این است که مجرمان را محق نشان میدهد و جنایت را حق طبیعی آنها.

عموم این مشتریان مردمانی رنج دیده از طبقهی مرفه جامعه هستند و موریارتی انتقام را به آنان هدیه میدهد. برخلاف سایر آثار جنایی نباید به انتظار حل معمای قتلی خوفناک باشید، بلکه شاهد چگونگی طراحی جنایت توسط موریارتی و اجرای آن توسط یارانش و مردم ستمدیده خواهید بود. جیمز موریارتی به عنوان یک نابغه و یک مشاور جنایت سعی در برهمزدن نابرابریها و شرایط سخت حاکم بر جامعه دارد. او تنها راه نجات را فروبردن جامعه در جرم و جنایت میداند. موریاتی تسلیمشدن در برابر ثروتمندان و اشرافزادگانی که به جز خویشتن به چیزی اهمیتی نمیدهند و برای زندگی دیگران پشیزی ارزش قایل نیستند را نمیپذیرد و به مبارزه و ایستادگی در برابر آنان باور دارد. صد البته رقیب سرسخت و همیشگی موریاتی، یعنی کاراگاه شرلوک هولمز نیز در داستان حضور دارد.
.Catch me if you can, Mr. Holmes
شرلوک هولمز در انیمه تفاوتهای بسیاری با کتاب دارد. شرلوک درکتاب شخصیتی منزوی و به شدت درونگرا دارد و از گفتوگویهای بیهوده بیزار است. اما در انیمه شرلوک شخصیتی اجتماعیتر است و بر خلاف کتاب در مصاحبت با بانوان توانایی خاصی دارد. اما ویژگیهایی چون غرقشدن در پروندهها و وسواس فکری به خرجدادن در رابطه با آنها، بین شخصیت انیمهای و شخصیت درون کتاب هولمز مشترک است . موریاتی در راه هدف خویش دوستانی دارد که ارادهی خویش را وقف خواستههای او کردهاند و او را یاری میدهند. جیمز و لوییز و چند شخصیت فرعی دیگر از جمله موران، افسر سابق ارتش، همگی پیرو موریاتی هستند . در داستان کمتر به مسایل پسزمینهای و چگونگی حضور آنها پرداخته شده است. دلیل همراهی این افراد با موریاتی و یاریکردن او در راه هدفش همچنان مبهم است. در نیمهی ابتدایی داستان ما شاهد نبوغ موریارتی در طراحی نقشههای بی نقص قتل هستیم، آنچنان بینقص که پلیس اصلا مظنون به قتل نمیشود. در نیمهی دوم انیمه با حضور شرلوک هولمز داستان شکل متفاوتتری به خود میگیرد و جدال بین دو نابغهی دیوانه آغاز میشود. در اواسط داستان خطر کلیشه و تکراریشدن پیش میآید که به لطف ایده و نقطه تفاوت، داستان از این خطر میگریزد. انیمه از موسیقی متن خوبی برخوردار است و به صورت مناسبی با لحظات حساس داستان همراه میشود و شور و هیجان را در مخاطب بر میانگیزد. همچنین بدون اغراق میتوان گفت یکی از بهترین تیتراژهای انیمههای فصلی برای این اثر ساخته شده است. البته نباید از طراحی و آرت زیبای داستان غافل شد.

اگر به آثار جناییمعمایی و رمزآلود و غافلگیرکننده علاقه دارید، این انیمه را از دست ندهید.