«یک مَردِ مُرده»
یک مرد مردهداستان کوتاهژانر وحشتعصری سرد و زمستانی بود که به خودم آمدم در میانهی جنگل انبوه ماشینها، بیهدف. هیبت ژولیدهی کوتولهای که آستینم را به شدت میکشید با صدای منحوسش انگار زوزه کشید:«یه کمکی به من بکن... داری یه…
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد