مرور برچسب

داستان ترجمه

دهانی ندارم و باید جیغ بکشم

نویسنده: هارلان الیسون جسد گوریستر، بالای سرمان، در اتاق کامپیوتر از لوحه‌ی صورتی آویزان شده بود و نسیم سرد و چسبنده‌ای که پیوسته از غار اصلی می‌وزید آن را تکان نمی‌داد. جسد سر و ته بود و ساق پای راستش به سطح زیرین لوحه متصل