نیروهای اهریمنی اقتباسناپذیرش
«نیروی اهریمنیاش» مجموعهای فانتزی است به قلم فیلیپ پولمن. در سال ۲۰۰۷ فیلم سینماییای از جلد اول این مجموعه ساخته شد؛ که اقتباس ناموفقی بود. دومین اقتباس از این مجموعه سریالیست که ۲۰۱۹ پخش شد. در این مقاله به بررسی موفق یا ناموفق بودن این اقتباس میپردازیم.
بیش از یک قرن است که از کتابها برای ساخت فیلم و سریال اقتباس میشود و برای این کار قوانینی وجود دارد که هیچوقت تغییر نکردهاند.
فصل اول سریال «نیروهای اهریمنیاش» در حدود سه سال گذشته پخش شد. با آنکه مخاطبان با اشتیاق منتظرش بودند اما آنطور که باید و شاید راضیکننده نبود و انتقادهای زیادی به این سریال وارد شد و نقدهای مختلفی دربارهاش به رشته تحریر درآمد.
با وجود این نقدها انتظار داشتیم که سازندگان سریال از فصل اول درس گرفته باشند و اشکالات را برطرف کرده باشند؛ اما زهی خیال باطل!
توصیف نکن، نشان بده
فصل دوم سریال بر اساس کتاب دوم مجموعه نیروهای اهریمنیاش با نام «خنجر ظریف» ساخته شده است. قسمتی که خنجر معرفی میشود به شکلی نیست که انتظار داریم. کارگردان و نویسنده سریال، مخاطب را دستِکم میگیرند تا نشان دهند که داشتن خنجری که بتواند هر چیزی را ببرد چه امر شگفتی است، بهخصوص خنجری که قابلیت بریدن مرزهای بین جهانها را هم داشته باشد.
سازندگان برای معرفی خنجر خودشان را به زحمت انداختهاند و از یک راوی و یک بازیگر مهمان استفاده کردهاند. ما صدای راوی را میشنویم و ناگهان میبینیم که خنجر در بدن شخصیت فرو رفته است.
این کار چندان با فضای فانتزی داستان جور در نمیآید. انگار که دایرهالمعارف بریتانیکا را بهصورت سریال تلویزیونی درآوردهاند و راوی از روی متن میخواند. این روش در مورد یک داستان پرهیجان و پرکشش برای کودکان و نوجوانان جواب نمیدهد. آنهم بچههایی که بهنظرشان ماجراهای نارنیا خیلی شعاری است.
در یک لحظه خنجر به تماشاگر معرفی میشود، در زمانی که فلز را مثل کره میبرد. هر توضیحی درباره خنجر باید بعد از این لحظه داده نشود، نه قبل از آن.
برای معرفی یک عنصر فانتزی، حتما نباید آن را توصیف کنید و بعد هم یک صحنه دراماتیک برای نمایش آن درست کنید. از این روش میتوان در بعضی موارد استفاده کرد اما قطعا نیروهای اهریمنیاش جای این کار نیست.
کمبود بودجه، سریالها و فیلمهای اقتباسی را خراب میکند

کتابهای فانتزی و علمی-تخیلی پر از اتفاقات و اشیا و موجودات شگفتانگیز و عجیب هستند. طبیعتا تبدیل آنها به تصویر کاری پیچیده و سخت است و این کار پیچیده و سخت نیازمند بودجه مناسبی است. همینطور تعداد قسمتهای سریالهایی از این دست معمولا ۸ تا ۱۰ قسمت است و نویسندگان تلاش میکنند تا بهنوعی بین شخصیتهای اصلی و مفاهیم فانتزی تعادل برقرار کنند. همین امر باعث میشود تا بعضی از بخشهای کتاب از دست برود.
کتابهای نیروهای اهریمنیاش پر است از مفاهیم فانتزی که آنگونه که باید و شاید در سریال به آنها پرداخته نشده است. برای مثال مجیستریوم (ترکیبی از کلیسای کاتولیک و پلیس)، غبار (مادهای که کلید درک زندگی است)، شیتان (جلوهای جسمانی از روح فرد که به شکل جانوران است) و خیلی مفاهیم و المانهای دیگر که در فیلم به آنها آنطور که باید پرداخته نشده است.
بعضی از شیتانها حالت فیزیکی ندارند و یا آنقدر کوچک هستند که در جیب جا میشوند. بعضی از این موجودات هم در سریال دیده نمیشوند. و یا اینکه ترسناکی مجیستریوم، بهخصوص برای مخاطبانی که کتاب را نخواندهاند، بهشدت کاهش پیدا کرده است. به این دلیل که بعضی از شخصیتها حتی یک لحظه هم در سریال به نمایش درنمیآیند. با این وجود، خرسهای زرهپوش و شیتانها خیلی خوب طراحی و ساخته و پرداخته شدهاند.

تغییرات جزئی کفایت میکند، داستان را خراب نکنید
نکتهای که در اقتباس از کتابها و رمانها، بهخصوص داستانهای فانتزی و علمی-تخیلی باید به آن توجه داشت این است که در هنگام اقتباس نباید تغییرات خیلی زیادی در داستان ایجاد کنید و به قولی پایه و اساس را بههم بریزید.
دیوید او. سلزنیک ۸۰ سال پیش این موضوع را فهمید و در اقتباس از کتابهای بر باد رفته نوشته مارگارت میچل و ربکا دافنه دوموریه به کار برد.
البته منظورم این نیست که داستان را واو به واو تبدیل به فیلم و سریال کنید. مثلا لرد بوریال در مجموعه کتابهای نیروهای اهریمنیاش، پیرمرد است اما در سریال آریون باکار نقش این شخصیت را بازی میکند و اتفاقا بهخوبی از عهده این کار برمیآید و خللی در پیشبرد داستان ایجاد نمیکند. به دلیل اینکه تغییر جزئی است و هیچ ضرری ندارد.
وقتی کتاب عالی است، فیلم از آن بهتر نمیشود
سلزنیک درباره اقتباس حرف خوبی میزند: «یاد گرفتهام که برای بهتر ساختن یک کتاب عالی، خودم را به آبوآتش نزنم». مجموعه کتابهای نیروهای اهریمنیاش فوقالعادهاند و به همین دلیل برای اقتباس و تبدیل شدن به فیلم و سریال انتخاب شدهاند. این کار دوبار انجام شده، یکبار در سال ۲۰۰۷ به فیلم تبدیل شده و حالا هم که در قالب سریال تلویزیونی ساخته میشود. البته سازندگان فیلم هم نتوانستند در برابر بهتر ساختن این کتاب عالی مقاومت کنند و صحنه پایانی کتاب را حذف کردند و آن را هالیوودیتر ساختند.
اگر فیلم نیروهای اهریمنیاش را به یاد نمیآورید، تعجبی ندارد. بهخاطر اینکه با نقدها و انتقادهای خیلی منفی از سوی منتقدان و همینطور مخاطبان روبهرو شد و آنقدر تیغ انتقادات تیز بود که تهیهکنندگان از خیر ساخت فیلمهای دوم و سوم گذشتند.
بااینحال اگر کتاب را خوانده باشید و مورد پسندتان قرار گرفته باشد، میتوانید با سریال اقتباسی نیروهای اهریمنیاش کنار بیایید.
