راه و رسم عشق در دنیای فاینال فانتزی
معتقدم اسمها قدرت غریبی را در خود نهفته دارند. میتوانند تا ابد جاودانه شوند یا میتوانند باعث تنفر و دوری همیشگی شوند. سری فاینال فانتزی دقیقا در همین دستهبندی قرار میگیرد. اسمی که انتخاب شد و حالا تقریبا 35 سال است که در صدر لیست علاقهمندان خود قرار دارد.
در پساپرده و چرایی انتخاب این اسم، دو داستان وجود دارد که هنوز اصل آنها مشخص نشده است. داستان اول میگوید که شرکت اسکوئر انیکس در شرف ورشکستگی بوده است آخرین اثرشان، فاینال فانتزی نام گرفت. هرچند داستانی جذاب است، اما روایت دقیقتری هم از طرف هیرونوبو ساکاگوچی – خالق سری فاینال فانتزی – وجود دارد. این روایت که بارها توسط خود او نیز در مصاحبهها عنوان شده، میگوید که ساکاگوچی درحال ترک اسکوئر اینسک و برگشت به کالج بوده است ولی قبل از ترک، آخرین بازیاش را در ژانر فانتزی میسازد.
در هرصورت، سری فاینال فانتزی بیشک همیشه جزو بالاترین و بهترین آثار اول شخص ماجراجویی جهانباز محسوب شدهاند. داستان دلنواز، گرافیک چشمنواز، مبارزات بدیع و متنوع همه از ویژگیهای این سری – صرفنظر از بازی، انیمه یا سینمایی بودنشان– محسوب شدهاند.
اما چرا حالا به سراغ این سری قدیمی و پرطرفدار رفتیم؟
یکی از مهمترین ویژگیهای سری فاینال فانتزی برای طرفدارانش، روابطیست که بین شخصیتهایش در طول زمان شکل میگیرد.

شخصیتهای سری فاینال فانتزی تنها به دو دستهی خوب و بد تقسیم نمیشوند. شخصیتها در طول زمان، با اتفاقاتی که برایشان پیش میآید حتی ممکن است به سمت خنثی بودن یا خاکستری شدن پیش بروند. زیباترین و خاطرهانگیزترین این روابط اما روابط عاشقانهایست که در این سری به وفور دیده میشود.
در این مقاله، به مرور شخصیتها و روابطشان خواهیم پرداخت:
تیدوس و یونا
احتمالا اگر از سازندگان سری فاینال فانتزی دربارهی خاطرهانگیزترین روابط این سری بپرسید، اولین اسمی که خواهند برد، تیدوس و یونا باشد.
زمانی که شهر تیدوس مورد حملهی غولها – سینها – قرار گرفت، او بهصورت خاصی به جهان اسپیرا منتقل شد. در آنجا تیدوس با یونای احضارگر آشنا میشود که تقدیری برای انجام دارد. هردویشان بهسرعت با یکدیگر اخت میگیرند و شخصیت بیخیال و بذلهگوی تیدوس روی یونا نیز تاثیر میگذارد.
تیدوس عضو محافظین یونا میشود تا از او در سفر روحانیاش مراقبت کند. بدبختانه برخلاف بقیهی اعضای گروه، تیدوس از دلیل اصلی سفر بیخبر است. به مرور زمان تیدوس به یونا نزدیکتر میشود. وقتی که تیدوس از پشتپرده و تقدیر اصلی یونا باخبر میشود – هرچند به هیچعنوان حاضر نیست با آن کنار بیاید – بهدنبال تمام راههای ممکن برای تغییر سرنوشت یونا میگردد.
شاید خاصترین صحنهی فاینال فانتزی، زمانیست که تیدوس و یونا زمانی را کنار هم در رودخانهی روشن سپری میکنند. لحظهای که یونا از کشمش درونیاش بر سر تقدیر و عشقش به بغض کردن پناه میآورد.
حتی در خندهدارترین حالت تیدوس هم نمیتوان از حس کردن عشق شکل گرفتهی میان این دو دست برداشت.

ناکتیس لوسیس کائلم و لونافریا
دوستان صمیمی دوران کودکی، بعد از مدتی براساس وظیفهیشان از یکدیگر جدا میشوند اما به روشهای مختلفی تلاش میکنند ارتباطشان از بین نرود.
لونافریا پیامآور خدایان و پل ارتباطی میان آدمیان و خدایان است. یکی از وظایفش سفر به دور دنیا، درمان مردم و عقب راندن نیروی تاریکیست.
ناکتیس در طرف دیگر ماجرا، جانشین تاج و تخت کشور لوسیس است و بهخاطر اتفافاقی که در فاینال فانتزی ۱۵ میافتد، باید جهان داستانی را از خطر پادشاهی نیفلهایم دور کند.
لونافریا و ناکتیس از مدتها قبل در شرف ازدواجاند. در طی داستان علیرغم اینکه هدف اصلی ناکتیس نابودی دستهای حریص نیفلهایم است، رسیدن به لونا در بطن آن قرار گرفته است. با وجود تمام جنگها، مبارزات، موجودات خداگون و حملات شیطانی، ناکتیس و دوستانش در نهایت لونا را در لباس عروسی میبینند.

آئریث و زک
راه و رسم عشق در دنیای فاینال فانتزی همیشه خوب پیش نمیرود. زک و آئریث نمونهی بارز این مورداند.
زمانی که این دو در فاینال فانتزی ۷: کرایسیس کور برای اولینبار همدیگر را ملاقات کردند، احساس قدرتمندی میانشان شکل گرفت. اما اوضاع بر وفق مراد پیش نرفت و تراژدی این دو را از هم جدا کرد. زک در نیبلهایم زندانیست که باعث شروع بسیاری از اتفاقات فاینال فانتزی ۷ میشود. علیرغم غیبت طولانیاش اما، آئریث به یادش است و او را فراموش نکرده است. مرتب برای زک نامه مینویسد و انتظار جوابش را میکشد.
خطر اسپویل فاینال فانتزی 7، انیمهی نجات کودکان – زک بعد از نبرد نهاییش با سفیروث و خط خونی جنوا، کشته میشود. وقتی آئریث کلود را برای اولینبار ملاقات میکند، اولین سوالش دربارهی آشناییت کلود با زک است.

اسنو و سارا
شخصیتهای قدرتمند در سری فاینال فانتزی زیادند. از کلود، زک و سفیروث گرفته تا ناکتیس و کلیر فرن ملقب به لایتنینگ. فاینال فانتزی ۱۳ عمدهتمرکزش بر سفر لایتنینگ در ابعاد و جهانهای مختلف برای نجات ساراست. اما کاتسینهای مختلف و نسبتا طولانی از اسنو، سفر او برای نجات نامزدش را کاملا بازگو میکند.
در این مورد خاص، سارا خواهر کوچکتر کلیر است و علیرغم اینکه خواهر بزرگترش از اسنو خوشش نمیآید، قرار است با او ازدواج کند. سارا شب قبل از آتشبازی هرساله، وارد مکان ناشناختهای میشود و توسط نیرویی لایتنهایی بهعنوان لو-سی علامتگذاری میشود. علامتی که به معنای محول شدن وظیفهای خطیر بر شخص است.
سارا این موضوع را با اسنو مطرح و سعی میکند ارتباطش را با اون قطع کند اما اسنو نه تنها سارا را ترک نمیکند بلکه بعد از شروع تقدیر سارا، ابعاد مختلف زمانی را جستوجو میکند تا سارایی که بعد از انجام تقدیرش تبدیل به تکهای کریستال اشکگونه شده را نجات دهد.
داستان سارا و اسنو از معدود روابط عاشقانهایست که در دنیای فاینال فانتزی به سرانجامی خوب میرسد. داستانش بهطور کامل بازگو میشود و از پیوستگی کاملی برخوردار است.
پایان
عشق در دنیای فاینال فانتزی، قدرتمندترین نیروی ممکن است. بالاتر از خون جنوا، برند لو-سی، سینها، زندانهای نیبلهایم، ارتش نیفلهایم و خدایانی مانند باهاموث است. نیروییست که ناامیدترین شخصیتها را در تاریکترین زمان به جلو میراند و مجبورشان میکنند همهچیزشان – گاهی جانشان را – برای پدیدار کردن روشنترین روز بگذارند.
