پیترپن
برنامه Peter Pan Live نمایش موزیکالی بود که بهصورت پخش زنده، در تلویزیون بهاجرا گذاشته شد. شبکهی NBC پس از موفقیت نمایش موزیکال پخش زندهی «اشکها و لبخندها» (The Sound of Music Live) ساخت این پروژه جاهطلبانه را در دستور کار گذاشت و با فاصله یکسال، آماده پخش بود. پخش این اثر با انتقاد شدید منتقدین تلویزیون و تئاتر و استقبال سرد و گرم مخاطبین مواجه شد و حواشی خاصی بهدنبال داشت. در این پست به بررسی خود نمایش و اتفاقات پیرامونش میپردازیم:
بازیگر زن در نقش پیترپن
یکی از حواشی مربوط به این نمایش انتخاب آلیسون ویلیامز، که در آنزمان به بازی در سریال محبوب Girls شهرت داشت، برای بازی در نقش پیترپن بود. بسیاری این انتخاب را حرکتی سیاسی از طرف شبکه دانستند، اما جالب اینجاست که بدانید اجرای پیتر پن توسط یک بازیگر زن ریشه در تاریخ این داستان دارد. جِی اِم بَری این داستان را نخست بهشکل نمایشنامه نوشت. از همان اولین اجرا که در سال 1904 بود تا سالهای متمادی، بازیگران زن ایفای این نقش را بهعهده داشتند. این انتخاب بدین دلیل بود که بهموجب قوانین کار در انگلستان، کودکان حق حضور در صحنه را بعد از ساعت 9 شب نداشتند و سازندگان بهسراغ این انتخاب رفتند. پس میتوان گفت که چنین انتخابی کاملا به تاریخ این داستان وفادار بوده.
کریستوفر واکن!
تنها نام این بازیگر برای این بخش از مقاله کافیست. واکن که حرفه خود را از بازی در صحنه تئاتر آغاز کرده، بهدلیل علاقه شخصیاش به داستان و همینطور فرمت اجرای تئاترگونهاش، بازی در این نمایش را در نقش کاپیتان هوک معروف پذیرفت. اما کمیبعد که متوجه شد حضور در چنیناثری مثل نمایشهای دیگر نیست و این حقیقت که در Peter Pan Live. بهجای تماشاگر حاضر در سالن دوربین قرار دارد، از تصمیمش پشیمان شد. چراکه در کل مدت اجرا این وضعیت او را سردرگم میکرد. این سردرگمی، در اجرای او کاملا هویداست. اشتباه نکنید؛ کریستوفر واکن درکنار اینکه بازیگر صاحبسبکیست، رقاص خوبی هم هست و گویا به خوانندگی هم آنچنان بیعلاقه نیست. اما این موقعیت، اجرای او را کاملا تحتتاثیر منفی قرار داده. حتی در بخشهایی واکن دیالوگهای خود را فراموش میکند و قادر به یادآوردی آنان نیست.
شاید این سخن من عجیب بهنظر بیاید ولی همین اتفاقات ناگوار در اجرایش و ترکیبشان با تلاش و تقلای واکن برای بیرونکشیدن خود از این مخمصه، حضور او را در این نمایش دیدنی کرده. واکن جزو معدود بازیگرانیست که حتی بازی بدش هم میتواند به شدت سرگرمکننده باشد.
عدم هدایت صحیح
بزرگترین مشکل این نمایش، حس خامبودن و بیهدفی خاصیست که به مخاطبش میدهد. برخی از رقصها بهطوریست که گویا تمرین کافی انجام نگرفته. دیالوگها در ارتباط با مخاطبشان شکست میخورند. در نمایش بدیهیست که بازیگران هدایت نشدهاند و صرفا غریضی و براساس سلیقه خودشان پیش میروند. اما باوجود تمام اینها، بهخاطر ترانههای شاد، داستانی شیرین و دلنشین و بازی ویلیامز و واکن در مقابل هم که صحنههای جذابی خلق کرده، این نمایش کاملا ارزش تماشایش را دارد؛ حتی برای یکبار.