وزنههای دنیای وانپیس
یکی از دلایل موفقیت چشمگیر وانپیس فضای سیاسی و دنیای مستقل از کاراکتر این مانگاست. پویایی دنیای وانپیس عنصری است که حتی خوانندگان سبک مانگای شونن را نیز غافلگیر میکند، چه برسد به افرادی که هنوز با سبک شونن آشنایی ندارند. با اینکه نقش اول داستان محور جلوبرندهی این قصه است سیستم سیاسی دنیای وانپیس است که تمام اتفاقات بزرگ و جذاب را رقم میزند. جنگ یا صلح سازمانهایی کاملا متفاوت و عظیم که هر کدام اهداف، وظیفه و جاهطلبیهای منحصربهفرد دارند، بر روی داستان سایهای سنگین انداخته است و پس از هر آرک داستانی جبههگیریهای هر گروه نسبت به هم و نقش اول آشکارتر میشود. در این مقاله به ساختاربندی تمام سازمانهای سرنوشتساز دنیای وانپیس میپردازیم.
۱.دولت جهانی
دولت جهانی 900 سال پیش بعد از جنگی جهانی و با اتحاد 19 کشور برتر دنیا به وجود آمد. سازمانی که تمام قدرت سیاسی جهان را به دست گرفت. همانطور که از نامش پیداست، دولت جهانی بر تمام دنیای وانپیس حکومت میکند. یک نظام سیاسی پیشرفته که نظیر آن در دنیای واقعی هیچگاه وجود نداشته است. دولت به پادشاهان محلی اجازه کنترل کامل به مردم خودشان را میدهد و تنها در شرایط خاص در کار آنها دخالت میکند. وظیفهی آنها دفاع از تمام کشورها و جزیرههای دنیای وانپیس است. با این حال قوانین سختگیرانهی آن موجب میشود که نیروهای تحت فرمان دولت برای حفظ صلح جهانی دست به کشتارهای جمعی و نبردهای بزرگ بزنند. تلفاتی که برای حفظ صلح معقول و منصفانه بهنظر میرسد. علیرغم تمام فسادهایی که در این نظام سیاسی وجود دارد، وجود این سازمان باعث میشود پلیدترین دزدان دریایی که سودای جهانگیری دارند، کار به جایی نبرند.
۲.گوروسی، رهبران جهان
پنج ستاره، بزرگان سیاسی دولت محسوب میشوند. افرادی که تمام قدرت نظامی دولت در اختیار آنهاست و وظیفهی اصلیشان حفاظت از اشراف جهانی، سرزمینهای تحت فرمان دولت و توازن قدرتهای دنیاست. پنج ستاره از اکثر رازهای مخفی جهان خبر دارند و آمادهاند برای حفاظت از دولت دست به هر کاری بزنند. از دست دوستی داشتن به دشمن گرفته تا نابودی بیگناهان. با این حال میتوان آنان را ستونهای جهان دانست. افرادی که به نوبهی خود جلوی شیطانهای بزرگتر این دنیا را میگیرند.
۳.انجمن شاهان
دولت جهانی به صورت مستبدانه قدرت دنیا را در مشت خود نگرفته و نه تنها به هر پادشاه محلی قدرت کامل بر مردم خود را اهدا کرده، بلکه هر چهار سال یک بار پادشاهان 50 کشور دنیا در گردهمایی بزرگی میتوانند قوانین بنیادی دولت جهانی را نیز تعویض کنند و هیچکس، حتی خود پنج ستاره نیز، نمیتواند نظر آنها را باطل کند.
۴.اژدهایان فلکی
دولت جهانی به وسیلهی اتحاد 19 پادشاهی باستانی به وجود آمد و تا همین امروز نوادگان تمام این خاندانهای سلطنتی مانند اشرافزادگانی از جهان آسمان مورد پرستش و ستایس همگان قرار میگیرند. حتی کوچکترین توهین به این افراد میتواند به قیمت جان یک نفر تمام شود. گروه کوچکی که خود را صاحبین دنیا میدانند، به هیچ دادگاهی جوابگو نیستند و منبع اکثر فساد در دولت جهانی هستند. با این حال ثروت کلان و هنگفت آن ها یکی از ستونهای محکم دولت جهانی است.
۵.نیروی دریایی
برای حفاظت از اژدهایان فلکی، برقراری صلح و ایستادن در برابر دزدان دریایی هیولایی، تمام کشورهای جهان یک سازمان متحد و قدرتمند در قالب نیروی دریایی پدید آوردهاند. قدرتمندترین ارتش مستقل دنیا که توانایی از بینبردن هر دزد دریایی را دارد. هر ادمیرال نیروی دریایی با یک ارتش کامل برابری میکند و صدها هزار سرباز، صدها کشتی و منابع بیانتها از این سازمان حمایت میکنند. در صورت شورش علیه اژدهایان فلکی، یک ادمیرال نیروی دریایی موظف است تمام خاطیان را به صورت کامل از بین ببرد.
۶.جنگسالاران
هفت دزد دریایی مشهور و قدرتمند که از جانب دولت مصونیت قضایی کامل دریافت کردهاند. این هفت نفر اجازه دارند مرتکب هر جرمی شوند و دولت جلوی آنها و زیردستانشان را نمیگیرد. با این حال در زمان نیاز، جنگسالاران موظفند به نیروی دریایی کمک کنند تا شر دزدان دریایی بزرگتر را از سر مردم دنیا کم کنند. به همین جهت عموما از آنها به عنوان سگهای دولت نامبرده میشود.
۷.سایفرپول
ده ارتش تحت فرمان دولت و مجزا از نیروی دریایی. افراد سایفرپول نقش پلیسمخفی و نیروی اطلاعات این دنیا را به عهده گرفتند. آنها محافظین منافع دولت و اژدهایان فلکی هستند و به ندرت کاری به کار دزدان دریایی دارند. حتی حاضرند با پلیدترین آنها نیز قرارداد تجاری امضا کنند. افراد این سازمان امنیتی از کودکی شستوشوی مغزی داده میشوند که برای منافع دولت دست به هر جنایتی بزنند و ارزش جان یک انسان برای آنها از صفر نیز کمتر است.
۸.ارتش جهانی
نیروهای نظامی دیگر دولت که از نظم عمومی بین شهرها حفاظت میکنند و نسبت به سایفرپول یا مارین از قدرت بسیار کمتری برخوردارند زیرا دشمنان بزرگ و قدرتمندی ندارند. با این حال این ارتش پرجمعیتترین بخش دولت محسوب میشود.
۹.امپراتوران دریا
در عصر جدید دزدان دریایی، تعداد دزدان سر به فلک کشیده و عدهای از این دزدان دریایی با جمعکردن خدمه و قلمروهای وسیع، از خود امپراتورانی واقعی ساختهاند. انسانهایی هیولایی که شکستناپذیر خوانده میشوند و خدمههایی عظیم و مرگبار دارند. هر کدام از امپراتوران دریا به قدری توانمندند که تنها ملاقات دو تن از آنها تمام دولت را به وحشت میاندازد. این دزدان دریایی نه تنها دشمن نیروی دریاییند، بلکه با یکدیگر نیز برای کسب قلمرو و رسیدن به وانپیس رقابت میکنند.
۱۰.امپراتور ادوارد نیوگیت
ملقب به ریشسفید و بزرگترین دزد دریایی زنده در دوران خودش. مردی که در دوران اوج قدرتش قویترین مرد دنیا لقب گرفت و در وصفش گفته شده که میتواند با میوهی شیطانی زلزله، دنیا را از بین ببرد. در زمان حیاتش داری بالاترین جایزه، ارتش، قلمرو، شهرت و نفوذ بود. با این حال ریشسفید عموما از تمام این قدرت برای محافظت از جزیرههای ضعیف استفاده میکرد و هیچوقت نیت جهانگشایی، آسیبزدن به بیگناهان یا دیگر اهداف پلید را نداشت. حضور او و دزدان دریایی یکی از دلایل حفظ آرامش در دریا بود.
۱۱.امپراتور شنکس
صلحجوترین مرد در تمام دنیا و صاحب قویترین خدمه در تمام دریاها. قدرت نظامی این امپراتور از هر دزد دریایی زندهای بیشتر است و معمولا فقط زمانی وارد عمل میشود که یک دزد دریایی دیگر بخواهد با حرکات احمقانه توازن و صلح در دنیا را از بین ببرد. او تنها دزد دریایی دنیاست که جدا از مارین، بارها به خود دولت جهانی نیز ضربات سنگینی وارد کرده است. با این حال پنج ستاره، برای او بیشترین احترام را نیز قائلند. حضور او تنها دلیل وجود آرامش در دنیای فعلی دزدان است.
۱۲.امپراتور کایدو
هیولایی که لقب قویترین موجود دنیا را به خود گرفته است. او بیشتر از تمام دزدان زندهی فعلی مایل به نابودی دنیا و جهانگشایی است. او نه شبیه یک امپراتور بلکه به سبک یک مافیا قلمروی خود را سازماندهی میکند. شکنجهی مردم، اسیرکردن مخالفین، آزمایشات ژنتیکی و دردآور روی کودکان و بزرگسالان و قتلعام هر کسی که در جلوی راه او قرار بگیرد، اثبات میکند حکومت دولت به روی کار آمدن چنین هیولاهایی شرف دارد. علاقهی سیریناپذیر کایدو به جنگ و ویرانی او را به شروعکردن یک جنگ جهانی متمایل کرده است.
۱۳.امپراتور شارلوت لینلین
شاید تنها دزد دریایی که مانند یک امپراتور واقعی بر قلمروی وسیع خود حکومت میکند. لینلین ملقب به بیگمام، با ازدواجهای سیاسی، پیمانهای تجاری و سیاسی و برپایی ارتشی که به راحتی بیشتر از صد هزار پیاده نظام دارد، حکومتی مقتدر در دنیای جدید برای خود بنا کرده و هیچ کس حتی پادشاه دزدان دریایی، راجر، مشتاق به چالشکشیدن این هیولا در قلمروی خودش نبوده است. هدف بیگمام خلق قلمرویی برای تمام نژادهاست. با این حال هیچ خط قرمزی برای رسیدن به خواستههای خودش قائل نشده است.
۱۴.امپراتور تیچ
جدیدترین امپراتور دریا که تصمیم گرفته با شکار میوههای شیطانی ارتشی بزرگ و قدرتمند برای خودش بسازد. شخصیت و رفتار او دقیقا شبیه به یک دزد دریایی واقعی است. قتل، انسان خواری، خیانت به خانواده، دروغ و دورویی صفات عادی این شخصیت به شمار میرود و با اینکه هنوز حرکت سیاسی بزرگی را شروع نکرده است، میتوان او را خطرناکترین مرد در دریاها نامید.
۱۵.ارتش انقلابی
تنها گروهی در جهان که به صورت مستقیم با دولت جهانی وارد مبارزه شده است. رهبر آنها مانکیدیدراگون یکی از برجستهترین سیاستمدارن و مبارزین دنیاست و دشمن اصلیشان اژدهایان فلکی و سایفرپول است. آنها به ندرت علاقهای به دخالت در کار امپراتوران دریا یا نیروی دریایی نشان میدهند و برای حفظ جانشان مجبورند همیشه در مخفیگاههای خود باقی بمانند و فقط در صورت نیاز با کمک نیروهای برترشان وارد عمل میشوند. آنها در کمینند تا با ضربهای نهایی فاسدترین بخش دولت را از بین ببرند. با این حال مخالفتی با بقیهی سازوکار دولت جهانی نشان ندادهاند.
۱۶.بدترین نسل
گروهی از دزدان دریایی تازهکار که به تازگی قدرت سیاسی و نظامی لازم را به دست آوردهاند. دشمن شمارهی یک آنها امپراتوران دریا هستند و بارها با نیروی دریایی نیز به مشکل خوردهاند. با این حال این دوازده نفر برای تبدیلشدن به پادشاه جدید دزان دریایی با یکدیگر نیز رقابت دارند. و گاهی برای غلبهکردن به دشمنانی بسیار بزرگتر مجبور میشوند تا برای مدت کوتاهی با یکدیگر همکاری داشته باشند.
اتحاد، خیانت، جنگ و صلح میان این گروههای مختلف که هر کدام استانداردهای اخلاقی، اهداف منحصربهفرد و سازوکاری جداگونه دارند، جذابیت دنیای سیاسی وانپیس را به بالاترین حد ممکن رسانده است و جالبتر از آن این است که مهمترین سازمانهای این دنیا هنوز حرکت نهایی خود را آغاز نکردهاند. نویسندهی مانگا، ایریچو اودا، در مصاحبهای قدیمی وعده داده بود که جنگ نهایی وانپیس، جنگ مشهور مارینفورد را در حد یک بازی بچهگانه پایین میآورد. و نزاع تمام این گروهها در یک جنگ پایانی، رنگ واقعیت به این ادعای بزرگ میزند.