«در نایتساید هرچیزی برای هرکسی وجود دارد، فقط آن شخص باید پولش را داشته باشد.» جان تیلور
خلاصهای از داستان نایت ساید
داستان نایت ساید از آنجایی شروع میشود که جان تیلور، یک کارآگاه حرفهای با موهبتی غیرعادی در دفتری رسمی در قلب لندن پروندههایی سخت و گاهی غیرممکن را حل میکند. دراین حین زنی ثروتمند به او مراجعه کرده و راجعبه فرار دخترش میگوید؛ از اینکه دخترش خانه را ترک کرده و تنها یک یادداشت از خود به جا گذاشته است. در یادداشت میگوید: «مادر نگران من نباش. من برای کشف چیزی به نایتساید میروم»
علیرغم اصرار جان برای نرفتن به نایتساید، در آخر زن با وعدهی مزدی بسیار زیاد با او راهی نایتساید، بُعد سیاه لندن میشود.
نایتساید مجموعهای دوازده جلدی همراه با یک جلد فرعی است که توسط نویسندهی مشهور انگلیسی، سیمون آر گرین در سال ۲۰۰۲ نوشته و چاپ شده است. نایتساید دارک فانتزی و معمایی است دربارهی وجههی سیاه و تاریک لندن. اینجا لندن آرمان شهری شیطانی و سیاه است برای گمگشتگان و خلافکاران که شیاطین و فرشتگان داستانند. شخصیت اصلی داستان همانطور که اشاره شد کارآگاهی خصوصی به نام جان تیلور است. او در نایتساید بسیار شهرت بدی دارد، که با درنظرگرفتن رفتاری که در طی داستان با او میشود به این مسئله پی میبریم. جان به تنهایی پروندههایی را حل میکند که به نوبهی خود غیرقابل حل هستند. از طرفی توانایی حل این پروندهها به کمک موهبت مادرزادیاش ممکن میشود.
داستان از پلاتهای مختلف و جذابی ساخته شده که میتواند بهراحتی خوانندگان را جذب خود کند. جان تیلور درحین حل پروندههایش درگیر اتفاقات عجیب دیگری میشود و با شخصیتهای دیگر داستان دیدار میکند. در هر مکالمهای که با کاراکترهای داستان دارد درعین کمک کردن به حل پروندهاش به عمق شخصیت این شخصیتها پی میبریم. مثلاً میفهمیم که چرا سوزی شاتگان، زنی دیوانهی تفنگ و کشتارهای دستهجمعی تبدیل به چنین آدمی شده؛ یا اینکه ریزر ادی سلاخ چه قراردادی در خیابان خدایان بسته که به آدمکشی بیرحم تبدیل شده است. داستان پر از اینگونه کاراکترهاست.
The Nightside
- Something from the Nightside (2003)
- Agents of Light and Darkness (2003)
- Nightingale’s Lament (2004)
- Hex and the City (2005)
- Paths Not Taken (2005)
- Sharper Than a Serpent’s Tooth (2006)
- Hell to Pay (2006)
- The Unnatural Inquirer (2008)
- Just Another Judgement Day (2009)
- The Good, the Bad and The Uncanny (2010)
- A Hard Day’s Knight (2011)
- The Bride Wore Black Leather (2012)
جلد دوازدهگانهی نایت ساید
نایت ساید
۱. چیزی از نایتساید
۲. ماموران روشنایی و تاریکی
۳. سوگند نایت ساید
۴. نفرین در شهر
۵. راههای نرفته
۶. تیزتر از دندان مار
۷. تاوان سخت
۸. بازجوی غیر طبیعی
۹.روز دیگری برای دادرسی
۱۰. خوب،بد و اسرارآمیز
۱۱.شوالیهی روز سختی
۱۲. عروس چرم سیاه پوشید
سال ۹۳ بود که برای اولین بار این مجموعه را شروع کردم و در کل با این جمله جذب آن شدم:
((به خانه رفتم که خانه نبود، دری را باز کردم که در نبود، و آنچه را که دیدم؛ دیدم.))
بلافاصله به دنبال این جملهی مرموز PDFش را دانلود کردم و با گوشی قرضیام آن را طی سه روز خواندم. چیزی که مرا بیشتر جذب این مجموعه کتاب میکرد نامحدود بودن دنیای نایتساید بود. کثیف، پر از ابتذال، انواع جرم و جنایت و موجودات وحشتناک ولی درعین داشتن این صفات بد شخصیت اصلی به خوبی میتواند از پس اکثر حوادثی که در نایتساید اتفاق میافتد بربیاید. اصلاً قدرت جان تیلور موهبت مادرزادیاش است و بارها و بارها جانش را در بدترین و مرگبارترین حوادث حفظ میکند. داستان پیچشهای بسیار و معماهای قشنگ و دلنشینی را داراست. میتوان نتیجه گرفت که بههیچوجه حوصلهتان از خواندن این مجموعه سر نخواهد رفت.
در کتاب علاوه بر دوستان صمیمی و آشنایان جان شخصیتهای ضدقهرمان زیادی هم هستند که خواهان کشتن و جلوگیری از انجام کارهای جان تیلور هستند. برای مثال کاراکتر واکر یکی از این شخصیتهاست. او نمایندهی اولیای اموری است که نایتساید را در پشت صحنه میچرخانند. همیشه و در تمام کتابهای مجموعه یکبار نشده که این کاراکتر را ببینیم و آهی از سر ناراحتی نکشیم. کالکتر هم مثل واکر اغلب اوقات مزاحم فعالیتهای جان میشود ولی آنقدرها هم تشنه به خون جان نیست. تنها قصدش این است که از بزرگترین دارایی خود یعنی کلکسیون گرانبها و نایابش محافظت کند. واکر و کالکتر دوستان پدر جان بودند، ولی بعد از مرگ پدرش رابطهی دوستانهای با خودش ندارند.
پروندهها و مشکلات جان گوناگون و متنوع و پایانهای متفاوت و مهیجی نیز دارند. پس از این بابت از داستان دلسرد و ناامید نخواهید شد. هر چیزی در ماجراهای جان تیلور ممکن است: مرگ، تباهی، افسردگی و دلسردی شدید، قتلعام و تمام چیزهای تاریک و دارکی که میتوان در عمق وجود یک انسان پیدا کرد. آر گرین به شکلی عجیب و باورنکردنی این حسها را با ماجراها درهم آمیخته و به آن کمی تم جنایی و ماورایی اضافه کرده است. البته باید بگویم که کل ماجرا در عین رئالیسیم بودن، جادویی نیز است.
و اما معایت مجموعهی نایت ساید:
این مجموعه در حالی که مزایایی دارد، معایب مشهودی را نیز داراست.
شباهت نایتساید به مجموعه پروندههای دُرسدن اثر جیم بوچر و این قضیه که سیمون آر گرین تلاش چندانی نکرده تا عناصر مشابه که بین داستان است را کمرنگ یا پنهان کند. این یکی از ضعفهای انکارناپذیر نایتساید است. پروندههای درسدن فضایی انسانی دارد و در جهان پیرامون ما رخ میدهد. شخصیت اصلی آن یعنی درسدن پروندهها را با استفاده از قدرتهای جادویی و درونی ذاتیاش حل میکند. حال اگر به جان تیلور دقت کنیم میبینیم که تا حد زیادی و حتی در بین قدرتهایش برای حل پروندهها از درسدن تاثیر گرفته شده.
فضای نایتساید نامحدود است. نویسنده دقیقاً اشارهی خاصی به محدوده و بُعدهای این فضای دارک و عجیب اشارهی چندانی نمیکند، درحالی که در آثار مشابه که همه در دنیای خودمان رخ میدهند حد و مرزها مشخص و قابل کنترل است و این نشاندهندهی ضعف آر گرین در دنیاسازی بینقص است. شخصیتها گرچه بر اساس ویژگیهای انسانی طراحی شدهاند اما کارها و اعمالشان در اغلب اوقات غیرمنطقی و عجیب جلوه میکند و ثبات شخصیتی ندارند و این مسئله میتواند به شکلهای گوناگون به خواننده ضربه بزند.
درنتیجه میتوان با همه خوبیها و بدیها، آن را جزء کارهای جالب و سرگرمکننده دانست که قادرند مخاطب کنجکاو نوجوان و جوان را اندکی در دنیای خیال غرق کنند. همانطور که گفته شد نایتساید دارای ۱۲ جلد اصلی و یک جلد فرعی است. از نظر خودم داستان تا جلد ششم هیجان و جذابیت دارد، اما از جلد هفت به بعد به نظر میآید که برای دلایل تجاری و فقط تکمیل داستان نوشته شده است.
این مجموعه در ایران توسط زهره حقبین، علی مصلح حیدرزاده و رویا خادمالرضا ترجمه و در نشر ویدا چاپ شده است. هرچند که سایتهای اینترنتی هم با ترجمه خوب و با کیفیتی آن را منتشر کردهاند.
بیشتر از ادبیات وحشت بخوانید.