مرور برچسب

بهزاد قدیمی

داستانی معطر به مرگ و زندگی

مدتی‌ست که زیاد از کتاب تهران تارین، سومین کتاب بهزاد قدیمی در ادبیات ژانری، می‌شنویم.تهران تارین سه داستان دارد، اما این‌جا منحصرا به داستان دوم آن می‌پردازیم. نفحات مرگ، داستانی که از گوشه‌وکنار آن بوی مرگ می‌آید. بوی جسد. بوی

بررسی داستان ماه کامل

ماه کامل یکی از داستان‌های دومین کتاب بهزاد قدیمی یعنی «شومنامه تبر نقره‌ای» است. با اینکه تمامی داستان‌های کتاب تاحدی به هم ربط دارند، اما می‌توان هرکدام را به ­صورت یک داستان کامل مورد بررسی قرار داد. همچنین ماه کامل به­ نسبت دیگر

یک نامه‌ی عاشقانه

سلام. حالت خوب است عزیزم؟ آنجا هوا چطور است؟ اینجا سرد است، دوباره سرد شده است. هزار سال است که سرد می‌شود. توی تخت خوابم،‌ دراز کشیده بودم که دوباره یادت افتادم. نمی‌دانم چرا یک دفعه سرد شد، عین مرگ که یک هو آمده باشد سراغم، غم آمد. عین

«کفایت و مجازات»

تو چپ‌دست نبودی اما تمام این هشت سال را با همین دست چکش زده‌ای.همیشه یک‌جور شروع می‌شود: ساعت سه صبح، روز پنجم آذر ماه، می‌روی زیر زمین شلوغتان و چکش گنده‌ی سر نقره‌ای‌ات را پیدا می‌کنی. کنارش یک میخ گذاشته‌ای،‌

«یک مَردِ مُرده»

یک مرد مردهداستان کوتاهژانر وحشتعصری سرد و زمستانی بود که به خودم آمدم در میانه‌ی جنگل انبوه ماشین‌ها، بی‌هدف. هیبت ژولیده‌ی کوتوله‌ای که آستینم را به شدت می‌کشید با صدای منحوسش انگار زوزه کشید:«یه کمکی به من بکن... داری یه…